الوین ( elvin )الوین ( elvin )، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

دل نوشته هایی برای پسر عزیزمان الوین

سقط اول

1390/12/16 20:56
نویسنده : پینار
377 بازدید
اشتراک گذاری
منو بابايي در 13 اسفند 89 عقد و در 29 مهر ۹۰باهم ازدواج كرديم و تصميم گرفتيم كه به اين زودي ها به فكر ني ني نباشيم ، تو اين مدت زندگي خوبي خوشي داشتم الانم هم داريم، يه روز كنار هم نباشيم دق ميكنيم. حالا بعد مدتها خواستيم كه ني ني كنارمون باشه و براي همين ازمهر ماه رفتيم دكتر زنان تا آزمايشات مربوطه را انجام بديم البته من .و بعد چند ماه پروژ داشته باشيم .اولين پروژه مربوط به دي ماه بود و دومين پروژه بهمن ماه بود كه با موفقيت انجام شد. اون روز وقتي منو وبابايي فهميديم كه يه ني ني تو راهه از خوشحالي نمي دونستيم چيكار كنيم اما اين خوشخالي ما چند روزي طول نكشيد و بعد چند روز سقط شد . من كه خودمو در اين باره خيلي مقصر ميديدم چون همش تقصير من بود اگه من اصرار نميكردم و ني رفتيم مسافرت همچين نميشد.هنوز نمي تونم اين سقط اوليه رو فراموش كنم براي همين زياد درباره اين پروژه حرف نمي زنم . ميخوام هر چه بوده فراموش كنم و مثل قبل با روحيه و با انرژي باشم. با اينكه دكي بهمون گفت كه چند ماهي صبر كنيم اما هر دو ميخواييم همين ماه اقدام كنيم تا هر چي خدا بخواهد . بعد اين سعي ميكنم زياد بيام و مطالب زيادي بنويسم .
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)