اولین قدم
سلام عزیز دلم
چندمدتی هست که سر مامانی شلوغه و نمیتونه زیاد به سایتت بیاد و برات از کارات بگه
بعد عید درست چند روز بعد سیزده بدر بابایی خونه خرید البته از همین مسکن مهر ها ، خدا رو شکر خوبه من که پسندیدم خدا کنه تا تولدت بریم اونجا برات جشن خوب بگیرم
چند روزه دیگه 11 ماهگیت تموم میشه .
امروز برا اولین بار وقتی سرپا ایستادی یه قدم برداشتی من و بابایی که خیلی ذوق کردیم .خیلی بازیگوش شدی عاشق وسایل برقی و کنترل و موبیل اینجور چیزا هایی.
بابا میگی
در در میگی
بای بای میکنی
به به میگی
زبونت رو نشون میدی
الو میکنی
چشمک میزنی ( موقع چشمک زدنت میخوام درسته بخورمت )
تازگیا سیی سیس میگی ( انگشت اشارتو میذاری رو دماغت )
کلاغ پر بازی میکنی
قایم باشک بلدی ( با پتوی خودت )
کامل می ایستی
موهاتو شونه میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی