جغجغه تو دست
الوين جون ماماني اينم اولين جغجغه اي كه وقتي گذاشتم تو دست راحت گرفتي ...
نویسنده :
پینار
19:50
مطب دكتر
سلام شنبه با مهداد الوين رو برديم دكترش .معاينه كرد گفت مشكل خاصي نداره همه چيز نرماله وزنتو هم گرفت ماشاا.. 6850 بودي و گفت اصلا نگران اضافه وزنيت نباشم هر وقت هم شير ميخواي بهت بدم تو مطب دكتر اولش با دكتر يكم بازي كردي و بهش لبخند زدي دكتر هم باهات بازي ميكرد اما بعدش شروع كردي به گريه كرد ن رفتيم تو پاركينگ تو ماشين بهت شير دادم همين كه خوردي آروم شدي . ماماني فدات شه . خيلي دوستت دارم .
نویسنده :
پینار
19:48
پسر خاله آرين
امروز خاله با پسرش آرين كوچولو اومده بودن ديدنت . واي آرين كوچولو خيلي ناز و شيرين شده بود اون 7 ماه ازت بزرگتره تو خونمون خيلي بازي كرد آخر سر خاله مريم هم ازتون كلي عكس گرفت اينم عكس ارين و الوين ...
نویسنده :
پینار
19:50
دو ماهگی الوین
دو ماهگی الوین جیگر پيشي ملوس بيا الوين با الوين جيگر بازي كن ...
نویسنده :
پینار
13:31
الوين
ادامه عکس دو ماهگی
سه ماهگي
واكسن دو ماهگي
ديروز با بابايي برديم بهداشت ،اول وزن و قد و دور سرتو اندازه گرفتن بعد واكسنتو زدن. وزن= 6200 قد= 58 دورسر = 5/38 خانومه گفت پاهاتو بگيرم تا واكسنتو بزنه همين كه آمپولو زد شروع كردي به گريه كردن دلم برات سوخت آمپول بعدي هم همينطور بعد زوديي بهت شير دادم و آروم شدي . اومديم خونه همش نگران بودم كه نكنه تب كني اما شكر خدا تب نكردي همش كمپرس سرد برات گذاشتيم اما عصر يكي از پاهات يكم ورم و سفت شده بود باز كمپرس سرد گذاشتيم و ورم و سفتيش برطرف شد شب هم خوب خوابيدي .اين روزها خنده هات بيشتر شده همش ميخوايي دهنتو باز و چيزي بگي و برا همين زبونت بيرونه. كلماتي مثل آ، قو ، قا دا ميگي خيلي ملوس شدي مخصوصا چشات ...
نویسنده :
پینار
13:50