الوین ( elvin )الوین ( elvin )، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

دل نوشته هایی برای پسر عزیزمان الوین

درياچه شهرك

سلام الوين جونم بعد مدتها سه تايي باهم رفتيم كنار درياچه شهرك   اينجا قبل اينكه بريم تو ماشين خواب خواب بودي   كنار درياچه تو دستاي مامان           ...
18 شهريور 1392

چهار ماهگي

سلام قند و عسل مامان و بابا الهي فدات شم چند روزه كه وارد 4 ماهگي شدي و شلوغتر و نازتر و خوشكل تر و بامزه تر هر كي ميبينه ميگه چي خوردي كه پسرت انقدر شيرينه فداي اون لبخند و قهقه هاي نازت بشم         ...
13 شهريور 1392

الوین خوشگله

سلام قند و عسل مامان اين روزا رفته رفته بازيگوش شدي و همش ميخواي باهات بازي كنند و حرف بزني و بخندي   فداي اون چشاي نازت بشم كه داري بهم نگاه ميكني   الوين ناز و خوشگلم كه داره با جغجغه اش بازي ميكنه اينجام رو مبلا نشستي البته نه كامل اينجام با جغجغه ها سرگرمي الوين جون دستتو نخور ماماني واي روسري چقدر بهت مياد فدات بشم     الوين جونم اينطوري بهم نگاه نكن   در حال خميازه كشيدن ...
10 شهريور 1392

مطب دكتر

سلام شنبه با مهداد الوين رو برديم دكترش .معاينه كرد گفت مشكل خاصي نداره همه چيز نرماله وزنتو هم گرفت ماشاا.. 6850 بودي و گفت اصلا نگران اضافه وزنيت نباشم هر وقت هم شير ميخواي بهت بدم تو مطب دكتر اولش با دكتر يكم بازي كردي و بهش لبخند زدي دكتر هم باهات بازي ميكرد اما بعدش شروع كردي به گريه كرد ن رفتيم تو پاركينگ تو ماشين بهت شير دادم همين كه خوردي آروم شدي . ماماني فدات شه  . خيلي دوستت دارم .
28 مرداد 1392

پسر خاله آرين

امروز خاله با پسرش آرين كوچولو اومده بودن ديدنت . واي آرين كوچولو خيلي ناز و شيرين شده بود اون 7 ماه ازت بزرگتره  تو خونمون خيلي بازي كرد آخر سر خاله مريم هم ازتون كلي عكس گرفت اينم عكس ارين و الوين   ...
23 مرداد 1392